Relationship Between Social, Biological And Psychological Variables With Postpartum Depression In Women Of Isfahan

چکیده: رفتار انسان به ابعاد زیست شناختی، روانشناختی، فرهنگی و ساختار اجتماعی تقسیم می شود. این ابعاد می توانند تعیین کننده میزان بروز افسردگی پس از زایمان در زنان باشند(وارنر و همکاران، ۱۹۹۶). از این رو پژوهش حاضر که مطالعه ای توصیفی - مقطعی از نوع علمی پس از وقوع بوده، با هدف تعیین ارتباط متغیرهای وابسته به فرهنگ، زیست شناسی و روانشناختی و افسردگی پس از زایمان در زنان ایرانی صورت گرفته است. تعداد ۲۹ نمونه با افسردگی پس از زایمان از بین ۳۰۰ نفر مراجعه کننده در دوره پس از زایمان که جهت دریافت خدمات تنظیم خانواده و واکسیناسیون نوزاد خود به مراکز بهداشتی درمانی مراجعه نموده اند با روش آسان انتخاب شدند و مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات این پژوهش پرسشنامه ای با ۹۲ سئوال، که در ۴ مقیاس درجه بندی شده بود. این ابزار توسط واحدهای مورد پژوهش تکمیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که سبک تغذیه کودکان با افسردگی ارتباط دارد و بدینصورت سبک تغذیه از پستان رابطه معنی دار و منفی با بروز افسردگی دارد( ۰/ ۳۲- = R). برخلاف انتظار، رویدادهای استرس آور زندگی با افسردگی پس از زایمان ارتباطی نداشته اما متغیرهای حمایت اجتماعی و مفهوم نقش ادغام شده با آزادی، با افسردگی ارتباط دارد ( ۰ /۳۲ = R). رضایت از شغل و همکار هر دو رابطه معکوس و معنی داری با افسردگی دارد ( ۰ / ۴۱ - =R). نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد متغیرهای رضایت از همکار، رضایت از زندگی و نیاز به کمک، متغیرهای پیش بینی کننده افسردگی پس از زایمان بوده و در مجموع ۰/ ۱۵ واریانس افسردگی را پیش بینی می کنند.